طرح توجیهی کارگاه رنگرزی سنتی(رنگ رزی خامه فرش با رنگ گیاهی)
نمونه طرح توجیهی کامل راه اندازی کارگاه رنگرزی سنتی از طریق پوست درختان و پوست میوه ها، آمادۀ دریافت میباشد. محصول نهایی تولیدی این کارگاه خامه رنگ شده ی گیاهی میباشد که از نخ رنگرزی شده آماده بافت تهیه میشود. شایان ذکر است که مجموعۀ سه هزار طرح، آمادگی خود را جهت تهیه و تنظیم و ارائه طرحهای توجیهی مرتبط با صنایع فرش و رنگرزی اعلام میدارد.
تاریخچه رنگرزی در ایران:
رنگرزی، هنری است که هم نیازمند ذوق و دید هنری است و هم دقت و کارآزمودگی صنعتی را میطلبد. پیش از اسلام جامعه ایران دارای سنت پیشرفته بافت قالی و نساجی بوده است. رنگرزی در ایران سابقه دیرینه ای دارد. دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بوده اند. در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود کارگاههای رنگرزی که بصورت صنفی و تولیدی در بسیاری از شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان اشاره شده است. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، هم زمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا، عظمت و درخشندگی خود را تا حد زیادی از دست داد.
در صنعت قالی بافی، هنر رنگرزی اهمیتی کم و بیش یکسان با طراحی و بافندگی آن دارد و اصولاً بدون وجود رنگ، نقشی آفریده نمیشود.
تعریف رنگرزی:
رنگرزی، علمی است که طی آن ماده رنگزا در شرایط معینی از درجه حرارت و زمان، بر الیاف و یا کالای منسوج(بافته شده) از نوع معینی اثر میگذارد و آن را رنگ میکند.
تعریف رنگرزی سنتی:
رنگین نمودن الیاف یا پارچههای ابریشمی، پشمی، کرک و پنبه را، با استفاده از مواد شیمیائی و یا مواد طبیعی که منشاء گیاهی یا حیوانی دارند، رنگرزی میگویند.
حداقل تا یک قرن پیش که رنگینههای شیمیایی ناشناخته بودند، الیاف مورد استفاده در نساجی بطور سنتی و با رنگینههای طبیعی رنگرزی میشدند.
رنگرزی سنتی، با وجود تفاوت هایی که در مناطق مختلف وجود دارد، دارای فرمول مشخصی میباشد.
در کشور ما بیش از صد نوع رنگینه گیاهی به ثبت رسیده که از نظر ثبات از درجات مختلفی برخوردار است و بعضی از آنها دارای ثبات کمی بوده وبرای عوض کردن "شید" رنگهای دیگر استفاده میشوند.
بطور کلی رنگزاها در رنگرزی سنتی ریشه طبیعی داشته و با توجه به منبع استخراج آنها در سه گروه زیر میتوانند تقسیم بندی شوند:
1- مواد رنگزای به دست آمده از گیاهان مثل نیل، اسپرک، روناس، زعفران، پوست پیاز، چغندر، پوست گردو، پوست انار و غیره که از ریشه، گل، برگ، میوه و پوست نباتات به دست میآیند
2- مواد رنگزای به دست آمده از حیوانات مثل قرمز دانه و صدف ارغوان
3- و آنهایی که از مواد معدنی به دست میآیند مثل خاک سرخ
دلایل اقتصادی استفاده از رنگهای گیاهی:
استفاده از رنگهای گیاهی نتایج اقتصادی و اجتماعی متعددی در پی خواهد داشت که مهمترین آنها عبارتند از:
1- توسعه و احیای زمینهای بایر و کشت گیاهانی که مصارف صنعتی دارند
2- ایجاد اشتغال
3- جلوگیری از آلودگیهای ناشی از کاربرد مواد شیمیایی
4- صرفه جویی ارزی و ارزش صادراتی(با توجه به کیفیت مرغوب رنگهای طبیعی، از یک سو میتواند از خروج ارز برای تهیه ی رنگهای شیمیایی تا حدود زیادی بکاهد و از سوی دیگر بازار جهانی فرش ایرانی را دوباره پررونق کند.)
مزایای رنگرزی سنتی نسبت به شیمیایی:
1- جذابیت و زیبایی قالی ایران به دلیل تنوع و جذابیت رنگ آن است که لحظهها چشم به یک اثر خیره میماند و از آن به سادگی نمیگذرد. بالعکس، رنگهای شیمیایی عشق کاذب را به همراه میآورند.
2-جلا و ثبات رنگهای سنتی بیشتر از شیمیایی است؛ ابریشم یا پشمی که با مواد طبیعی رنگرزی میشود دارای نوعی جذابیت و زیبایی است.
3-گذشت زمان، رنگهای طبیعی را پخته تر و کاملتر میسازد و در اثر استفاده و قرار گرفتن در معرض نور و مواد قلیائی و... نه تنها از ارزش آن کاسته نمیشود بلکه به ثبات و درخشندگی آن نیز افزوده میشود چنانکه فرش رنگرزی شده با این مواد، هرچه بماند و کهنه تر شود؛ هرچند هم که رنگ پریده تر گردد باز عتیقه تر وگرانبهاتر است؛ اما، رنگهای ترکیبی و مصنوعی، این قابلیت و خاصیت را ندارند.
4- مقاومت فرشهایی که خامه آنها با رنگ گیاهی رنگ شده باشد، بعد از مدتی که پا بخورد تغییری نمیکند اما، مقاومت فرشهایی که خامه آنها با رنگهای شیمیایی رنگ شدهاند، چون دندانه کردن آنها با اسید انجام میشود، کمتر است.
5- رنگزاهای مصنوعی زمانی که یک جا استفاده میشوند ساختار مولکولی آنها صرفأ همیشه رنگ خالص میدهد و فاقد کیفیت هماهنگ کنندگی و ملایم کنندگی هستند. اگر سه رشته نخ پشمی را که با مواد رنگزای مصنوعی رنگ شدهاند کنار یکدیگر بگذاریم، اکثر شاهدان آنها را تند، بسیار بد یا زننده و ناهماهنگ توصیف میکنند اما، اگر سه رشته نخ پشمی را با روناس، نیل و پوست پیاز رنگ کنیم، اکثر شاهدان این ترکیب را هماهنگ احساس میکنند. هماهنگی که ما احساس میکنیم از این واقعیت سرچشمه میگیرد که این سه رنگ عناصری را از رنگهای همسایه در خود دارند؛ همچنین رنگهای طبیعی باعث گرایش به سیاه میشود که خود از شدت رنگها کم میکند.
6-به دلیل سنتی بودن فرش، مسلمأ استفاده از رنگهای گیاهی بهتر است. این رنگها چشم نوازتر هستند و اغلب مشتریان اروپایی رنگ گیاهی در فرش را میپسندند.
معایب رنگرزی طبیعی نسبت به شیمیایی:
1-در رنگرزی سنتی، ماده رنگزای بیشتری مورد نیاز است تا به نتیجه مطلوب رسید
2-برای استفاده از رنگهای طبیعی باید وقت و زمان زیادی صرف کرد.(گاهی اوقات جمع آوری مواد گیاهی مورد لزوم جهت رنگرزی به یکباره امکانپذیر نیست لذا آنها را خشک کرده و به تدریج ذخیره میکنند تا به مقدار کافی برسد یا برای برداشت ریشه گیاهی مانند روناس باید حداقل سه سال صبر کرد.)
3- گران بودن رنگزاهای طبیعی به دلیل کمیاب بودن و طولانی بودن مدت استخراج آنها
فرش دستباف ایرانی در سطح جهان با رنگهای گیاهی استفاده شده در آن، شناخته میشود، از همین رو میتوان رنگرزی گیاهی را شناسنامه فرش ایرانی دانست به همین دلیل نباید با استفاده از رنگهای شیمیایی در بافت فرشهای دستباف،موقعیت ویژه و ممتاز فرش دستباف ایرانی را در بازارهای جهانی به مخاطره نیاندازیم.
4-عدم تنوع کافی آن برای رنگرزی قالیچههای تصویری(تابلوفرشها)، و وجود برخی مشکلات فنی دیگر در رنگرزی طیفهای رنگی مورد نیاز.
امروزه با تغییر رویکرد زندگی و صنعتی شدن صنایع سنتی، گرانی رنگهای گیاهی و طبیعی نیز باعث شدهاست که بسیاری از رنگرزان به دلیل نداشتن توان خرید، به رنگهای شیمیایی روی آورند و این خود موجب افت کیفیت الیاف رنگ شده، میشود. در حال حاضر با رشد آگاهی مصرف کنندگان از مشکلات و معضلات احتمالی استفاده از رنگرزهای مصنوعی و فشار روزافزون محیط زیست، تولیدکنندگان فرش به دنبال جایگزینی برای رنگرزهای مصنوعی هستند. بازگشت به استفاده از رنگرزهای طبیعی در رنگرزی خامه قالی به عنوان بهترین ماده جایگزین برای رنگرزهای مصنوعی امری اجتناب ناپذیر است بنابراین میتوان از تمامی امکانات مادی و معنوی جهت تحقق فراگیری رنگرزی طبیعی استفاده نمود.
بهر صورت با توجه به نکات صدرالاشاره بنظر میرسد استفاده توامان و همزمان از همزمان از هر دو سیستم رنگرزی طبیعی و شیمیائی، بهترین راهکار ممکن، هم برای حفظ تنوع و رهائی از مشگلات فنی و هم برای حفظ کیفیت و اصالت دستبافته هاست
رنگرزی سنتی با وجود تفاوتهایی که در مناطق مختلف وجود دارد، دارای فرمول مشخصی است. ابریشم یا پشمی که با مواد گیاهی رنگرزی میشود دارای نوعی جذابیت و زیبایی است که به مرور زمان و در اثر استفاده و قرار گرفتن در معرض نور و مواد قلیایی و …. نه تنها از ارزش آن کاسته نمیشود، بلکه به ثبات و درخشندگی آن نیز افزوده میشود. علاوه بر این، رنگهای سنتی(گیاهی و حیوانی) حاصل تجربه صدها ساله مردمان سخت کوش سرزمینی است که همواره با اقتباس از طبیعت به زندگی خود رنگ بخشیده اند، به این سبب از ارزش معنوی و مادی بسیاری برخوردار هستند.
این رنگزاها همان طور که از نامشان برمی آید ریشه طبیعی داشته و با توجه به منبع استخراج آنها در سه گروه زیر میتوانند تقسیم بندی شوند:
• مواد رنگزای به دست آمده از گیاهان مثل نیل، روناس و غیره که از ریشه، گل، برگ، میوه و پوست نباتات به دست میآیند.
• مواد رنگزای به دست آمده از حیوانات مثل قرمز دانه و صدف ارغوان.
• و آنهایی که از مواد معدنی به دست میآیند مثل خاک سرخ.
پژوهشهای باستان شناسی مؤید آن است که ایرانیان در رنگرزی مانند سایر اقوام و ملل قدیم بسیار با تجربه بوده و مواد رنگزایی که در منسوجات خود به کار میبرده اند، بسیار با ثبات و چشمگیر بوده است. برای سالهای متمادی مواد رنگزای طبیعی یکی از اقلام صادراتی ایران بوده است. در اواخر دوره قاجاریه کارگاههای متعدد رنگرزی در جوار کارگاههای قالی بافی فعالیت پررونقی داشتند. در این کارگاهها فرآوردههای گیاهانی از قبیل روناس، اسپرک، پوست گردو و انار را به مصرف میرسانیدند و تجار صادر کننده نیز مواد رنگزای گیاهی مازاد بر مصرف داخلی را که در کارگاههای تولید رنگ بسته بندی شده بود را به خارج صادر میکردند.
دسته ای از گیاهان دارای رنگینهها یی با ثبات عالی و متوسط هستند و در رنگرزی سنتی نقش مؤثری دارند. روناس، اسپرک، نیل، گل بابونه، برگ انگور عسگری، چغندر، پوست پیاز، برگ درخت توت، وسمه، گل رنگ، گل جعفری، برگ انجیر، پوست انار، بلوط، پوست گردو، هلیله، سماق، زعفران، جا شیر و غیره از گیاهانی هستند که در ایران یافت شده و از مواد رنگزای آنها در رنگرزی استفاده میشده است.
روناس: ماده رنگزای روناس ترکیبی است به نام آلیزارین(یا ۱ و۲ دی هیدروکسی آنتراکینون) که در ریشه آن قرار گرفته است. با کم و زیاد کردن درصد دندانه و نوع آن، از این ماده شیدهای قرمز به دست میآید.
اسپرک(ورث): گیاهی است که در تمام نقاط ایران یافت میشود. با رنگینه آ ن انواع رنگهای زرد به دست میآید مثل طلایی، زرد، زرد طلایی، زرد کدر و شفاف.
نیل: ایندیگو یا نیل، برای تهیه شیدهای آبی تا سرمه ای استفاده میشود. گاهی نیل را در جاشیر، همراه با دندانه میجو شانند و رنگ سبز میگیرند و با افزودن روناس به آ ن رنگ بنفش میسازند. از وسمه نیز رنگ آبی به دست میآید.
پوست انار: مانند اسپرک رنگ زرد تولید میکند ولی ثبات آنرا ندارد. از گل زعفران، برگ مو(در اراک و مناطق مرکزی ایران)، جاشیر(در فارس) و گندل(در لرستان و کردستان و دیگر مناطق غربی) نیز رنگ زرد و نارنجی به دست میآید.
پوست گردو: ماده رنگزای موجود در پوست گردو ترکیبی است به نام جاگلون که با آن انواع شیدهای قهوه ای روشن تا مشکی و خاکستری را میتوان ایجاد نمود. تنوع این رنگها بستگی به استفاده از دندانهها و مواد کمکی افزوده شده دارد. از گیاه سماق نیز برای تهیه رنگهای قهوه ای استفاده زیادی میشود.
جفت: جفت پوسته بین مغز و پوست میوه بلوط است که از آن رنگ بژ به دست میآ ید.
قرمز دانه: بهترین ماده رنگزایی که از حشره ای به همین نام تهیه میشود. این حشره اغلب بر روی درختان بلوط، سرو، کاج و کاکتوس زندگی میکنند. در آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی فراوان است. قرمز دانه را خشک کرده و به صورت پودر در آب و اسیدهای معدنی حل میکنند. حاصل، رنگ قرمز خوبی است که اگر به جای اسید از ماده ای قلیایی استفاده شود رنگ بنفش به دست میآید و از ترکیب با رنگهای گیاهی، انواع شیدهای رنگی تولید میکند. معروفترین قرمز دانه ها؛ قرمز دانه نپال و کاسیل(مکزیک) است. نام علمی این رنگ "اسید کار منیک" است. انواع قرمز دانه عباتند از: قرمز دانه هندی، لهستانی، مکزیکی، ارمنی، کرم ورمیلو. برای دندانه قرمز دانه از آ ب زرشک، قا را و آب انگور استفاده میکنند.
ابزار و مواد مورد نیاز در رنگرزی سنتی عبارتند از:
– ظرف(پاتیل) یا حمامی که عملیات رنگرزی و دندانه کردن در آن صورت میگیرد و باید از جنس ضد زنگ و مقاوم در برابر حرارت باشد. معمولاً از ظروف استیل یا مسی استفاده میشود.
– ترازو برای توزین
– ترمومتر برای اندازه گیری دمای حمام رنگرزی
– همزن که معمولاً از جنس چوب است و برای هم زدن الیاف در حمام رنگرزی به کار میرود.
– ظروف شیشه ای مدرج مانند بشر و… برای اندازه گیری و برداشتن اسیدها و قلیاها.
– نمکهای فلزی چون زاج سفید، زاج سبز، زاج سیاه، دی کرومات سدیم، کلرید قلع و…
– مواد قلیایی مانند سود و آمونیاک و….
– اسیدها مانند اسید تارتاریک، اسید لاکتیک، اسید اگزالیک، اسید استیک، اسید سیتریک و همچنین ممکن است از اسیدهای معدنی مانند اسید سولفوریک و اسید کلریدریک نیز استفاده شود. در گذشته به جای اسید لاکتیک از "دوغ" استفاده میشد.
– آب که به دلیل استفاده مداوم در رنگرزی، باید از شرایط و خواص لازم برخوردار باشد.
مکانیزم جذب و نگهداری مواد رنگزای طبیعی توسط لیف:
در استفاده از رنگینههای طبیعی از آنجایی که در این رنگینهها گروههای فعال جهت تشکیل پیوند با لیف در هنگام رنگرزی کالای پشمی و ابریشمی یا وجود ندارد یا اثرشان ضعیف میباشد، در اکثر مواقع جهت جذب بیشتر و تثبیت بهتر رنگینه روی کالا نیاز به یک ماده واسط میباشد و آن را اصطلاحاً دندانه یا Mordant گویند. یک دندانه در واقع یک فلز با ظرفیت حداقل دو میباشد که در تشکیل پیوند شیمیایی بین رنگینه و لیف نقش بسیار مؤثری را ایفا میکند. دو نوع پیوند اساسی بین رنگینه- دندانه از یک طرف و دندانه- لیف از طرف دیگر به طور همزمان به وقوع میپیوندد که این دو نوع پیوند در مقایسه با پیوندهای یونی، واندروالس و هیدروژنی بسیار محکم تر میباشند. یکی از این پیوندها، پیوند کووالانسی میباشد که دندانه با گروههای هیدروکسیل که هم در لیف(پشم و ابریشم) و هم در ماده رنگزای طبیعی وجود دارد، برقرار میکند و دیگری پیوند کئوردینانس میباشد که از طریق گروههای الکترون دهنده چون اکسیژن متصل به کربن از طریق پیوند دوگانه(گروه کربونیل) ایجاد میگردد. در نتیجه تشکیل این پیوندها کمپلکس رنگی حاصل میشود که اصطلاحاً آنرا لاک(Lake) گویند. مجاور بودن گروههای مذکور جهت تشکیل حلقههای پنج و شش ضلعی که از ثبات بالایی برخوردارند، به پایداری کمپلکس حاصله کمک کرده و در نتیجه این مهم، رنگینه دارای ثبات شستشویی بالایی در روی لیف خواهد بود.
از ترکیبات متداولی که به عنوان دندانه استفاده میشود میتوان به سولفات مضاعف پتاسیم و آلومینیوم(زاج سفید)، سولفات آهن(زاج سیاه)، سولفات مس(زاج سبز)، کلرید قلع و دی کرومات پتاسیم اشاره نمود.
بر حسب تقدم و تأخر عمل رنگرزی و عمل دندانه دادن، رنگرزی با مواد رنگزای طبیعی به سه طریق ممکن است صورت پذیرد:
• اول رنگرزی، سپس دندانه کردن الیاف رنگرزی شده
• اول دندانه دادن و سپس رنگرزی
• عمل دندانه و رنگرزی توأم. در این روش کلافها را در حمام محتوای دندانه، رنگینه و مواد کمکی ریخته و یک روز بعد برای شستشو بیرون میآورند.
مراحل رنگرزی:
1- خیساندن کلاف: کلاف پشمی یا ابریشمی را در حمام یا پاتیل آب گرم(۳۰ تا۴۰ درجه) برای ۲ ساعت خیس میکنند، سپس آب کلاف را گرفته و در آب ۳۰ تا ۳۵ درجه همراه با مقدار کافی پاک کننده میشویند. پس از آن مجددا آبگیری کرده و با آب معمولی میشویند و پس از مرحله آبگیری خشک میکنند.
2- دندانه کردن پشم: ظرف حمام را گرم کرده و در آن آب میریزند و در دمای ۷۰ درجه سانتی گراد دندانه را اضافه کرده، بعد از ۲۰ دقیقه کلاف شسته شده و نمدار را داخل حمام کرده و یک ساعت با دمای ۸۰ درجه سانتی گراد(برای ابریشم ۷۰ درجه سانتی گراد) قرار میدهند. قابل ذکر است که زمان لازم برای دندانههای مختلف، متفاوت است. مثلا" دندانه کردن با زاج سیاه وقت کمتری لازم دارد.
3- رنگرزی: حمام رنگ را آ ماده کرده و کلافهای شسته و دندانه شده را به حمام رنگ وارد میکنند. دمای حمام را به تدریج به جوش رسانده و به مدت یک ساعت کلافها در رنگ میجوشند و هر ۵ دقیقه کلاف را با چوب همزن در رنگ غوطه میدهند. بر اثر تبخیر حجم محلول رنگ کم میشود، بنا براین با اضافه کردن مقداری آب جوش محلول را همواره در ۲۰ تا ۳۰ برابر وزن کلاف نگه میدارند.
پس از اتمام زمان(یک ساعت)، جوشاندن را متوقف کرده و میگذارند تا حمام رنگ به مرور سرد شود سپس کلافها را خارج کرده، اول با آب نیمه گرم و سپس با آب معمولی و سرد شسته و آبگیری میکنند و در مجاورت هوای خشک قرار میدهند.
ثبات رنگ
بنابه تعریف ثبات رنگی یک رنگینه عبارتست از: مقاومت رنگی خامه قالی رنگرزی شده در مقابل عوامل مختلف چون شستشو، نور، سایش و حلالهای شیمیایی که در طول عمر مفید خود با آن مواجه میشود. هنگامی که یک خامه قالی رنگ شده در معرض عوامل مذکور قرار میگیرد، یک یا چند تغییر ممکن است، اتفاق افتد. از نقطه نظر کالای رنگرزی شده به تنهایی ممکن است اختلاف در عمق رنگی، در فام رنگی و یا در شفافیت صورت پذیرد. علاوه بر این تحت شرایط مشخص مثلاً شستشو، بخشهای سفید کالا ممکن است رنگی شده و بخشهای رنگی نیز به دلیل مهاجرت رنگینه از نقاط دیگر به آنها دارای رنگ جدیدی گردند. این پدیده تحت عنوان لکه گذاری شناخته میشود. لذا ثبات رنگ خامه فرش دستباف به مقاومت این قبیل تغییرات تحت شرایط مشخص شناخته میشود.
اکثر رنگینههای طبیعی دارای ثبات نوری از ضعیف تا متوسط هستند و این در حالی است که رنگینههای شیمیایی دارای محدوده وسیعی از ثباتها یعنی از ضعیف تا عالی میباشند.
ثبات نوری یک خامه رنگرزی شده به عوامل داخلی چون ساختار شیمیایی رنگینه، حالت فیزیکی رنگینه، غلظت رنگینه، ماهیت خامه رنگرزی شده و خلاصه نوع دندانه مورد استفاده بستگی دارد.
ساختار شیمیایی یک مولکول رنگینه به دو بخش تقسیم میشود: بخش اصلی یا کروموفور رنگینه که رنگین بودن ملکول رنگینه به آن بستگی دارد و بخش دوم که خصلت کاربردی و یونی بودن رنگینه را باعث میگردد که به عنوان گروههای آکسوکروم شناخته میشوند. به طور کلی کروموفور و بخش اصلی رنگینه ثبات نوری یک رنگینه را تعیین میکند و گروههای آکسوکروم بمراتب اثرات کمتری را در این مهم ایفا مینمایند. آنالیز مواد رنگزای طبیعی فهرست شده در کتاب مرجع رنگ نشان میدهد که تقریباً ۵۰ درصد از کل مواد رنگزای طبیعی از خانواده فلاونوئیدها بوده و مابقی از خانواده آنتراکینون، نفتوکینون و ایندیگوئیدها میباشند. ترکیبات فلاونوئیدها دارای ثبات نوری بالایی بوده ولیکن رنگینههای آنتراکینون و ایندیگوئیدها دارای ثباتهای نوری عالی هستند. البته قابل ذکر است که ثبات نوری رنگینههای آنتراکینون با افزایش استخلاف گروههای هیدروکسیل در ملکول رنگینه کاهش مییابد. همچنین بزرگی ساختار میتواند ثبات نوری را بهبود بخشد.
حالت فیزیکی رنگینه معمولاً مهتر از ساختار شیمیایی میباشد و به طور کلی هر چه تجمع ملکولی رنگینه در لیف بیشتر باشد، ثبات نوری رنگینه بیشتر است. در مطالعاتی که Cox – Crews در سال ۱۹۸۷ روی سرعت رنگ پدیدگی بعضی از رنگینههای طبیعی انجام داد مشخص گردید که سرعت رنگ پریدگی روناس و اسپرک دندانه داده شده با فلزات آلومینیوم و قلع مشابه بیشتر رنگینههای شیمیایی در ابتدا زیاد ولی بعد از مدتی با شیب کمتر به صورت ثابت ادامه دارد. همچنین مشاهده شد که سرعت رنگ پریدگی ایندیگو و قرمزدانه دندانه داده شده با فلزات آلومینیوم و قلع با سرعت ثابت اتفاق میافتد.
ثبات نوری خامه فرش دستباف رنگرزی شده معمولاً با افزایش غلظت رنگینه در لیف افزایش مییابد.
ساختار شیمیایی و پارامترهای فیزیکی لیف میتواند روی ثبات نوری خامه رنگرزی شده تأثیر گذار باشد. به عنوان مثال کومینگ و همکارانشان رنگ پریدگی روی الیاف پنبه را به اکسید شدن سلولز نسبت میدهند، در حالی که الیاف پروتئینی مثل پشم، کرک و ابریشم خاصیت احیائی دارند.
نیل(ایندیگو) روی پشم نسبت به پنبه دارای ثبات نوری بیشتری است در حالی که روناس رفتاری برعکس دارد.
ثبات نوری رنگینههای دندانه ای همچنین به نوع دندانه و روش دندانه دادن بستگی دارد. زیرا در هنگام دندانه دادن کمپلکسهای متفاوتی با انواع دندانهها ممکن است تشکیل شود که اینها از نظر مقاومت نسبت به نور با یکدیگر متفاوت هستند. همچنین خود فلز میتواند اثرات کاتالیزوزی مثبت یا منفی روی تخریب نوری رنگینه داشته باشد. در مطالعاتی که Cox – Crews روی ۱۸ نوع رنگینه زرد طبیعی انجام داد مشخص گردید که تاثیر دندانه حتی از ساختار خود رنگینه روی ثبات نوری مهم تر است. همچنین او نتیجه گرفت که تغییرات رنگی(رنگ پریدگی) نمونههای پشمی رنگرزی شده و دندانه شده با فلزات قلع و آلومینیوم نسبت به فلزات مس، کروم و آهن خیلی بیشتر است.
عوامل خارجی همچون منبع نوری، شدت نور، دما، رطوبت و آلودگی محیط نیز میتواند روی رنگ پدیدگی یک کالای رنگرزی شده مؤثر باشد.
ماهیت نور تابیده شده و نوع منبع نوری عامل خیلی مهم در رنگ پدیدگی میباشد. رنگینههای بی ثبات با تابش نور مرئی کم رنگ میشوند در حالی که رنگینههای با ثبات نوری بالا تحت تابش اشعه ماورای بنفش رنگ خود را از دست میدهند. اشعه ماورای بنفش فاکتور بسیار مهم در رنگ پدیدگی بوده که تأثیر آن روی رنگینههای زرد و نارنجی بیشتر است.
تحت شرایط عادی تابش نور، دما و رطوبت هر دو میتوانند روی سرعت رنگ پدیدگی کالای نساجی(خامه فرش دستباف) تأثیر داشته باشند. به عنوان مثال کاهش درصد رطوبت از ۶۵ به ۲۵ باعث کاهش شدید در رنگ پریدگی میگردد.آلودگی محیط چون حضور دی اکسید گوگرد و اکسیدهای نیتروژن و ازون در هوا میتوانند با رنگینهها حتی در غیاب نور واکنش دهند.
حضور بعضی مواد کمکی در لیف که هنگام رنگرزی یا قبل و بعد از رنگرزی روی خامه فرش آورده شده اند ممکن است روی رنگ پریدگی موثر باشند. به طوریکه وجود موادی چون نشاسته فرآیند رنگ پریدگی را تشدید میکند. و بالعکس عملیات بعدی ابریشم با اسید تانیک خواص ثباتی بعضی از رنگینههای طبیعی را بهبود میبخشد.
در مطالعاتی که Cristea و همکارش به منظور بهبود ثبات نوری رنگینههای طبیعی روی پنبه انجام دادند مشخص شد که استفاده از ویتامین C و اسید گالیک که به عنوان مواد آنتی اکسیدان و جاذب اشعه ماورای بنفش هستند میتوانند ثبات نوری رنگینههای روناس، اسپرک و وسمه را بهبود بخشند.
منابع:
1) صدری نسرین، رنگرزی الیاف و نخ؛ پشم، ابریشم، پنبه.
2) دکتر امیر شاهی، رنگرزی الیاف طبیعی(پشم و پنبه).
3) منصور ورزی، هنر و صنعت قالی در ایران.
4) قالی ایران، سسیل ادواردز.